دوست دارین قصه بشنوین؟ داستانهای زیر گنبد کبود؟ وقتی یکی بود و یکی نبود؟ قصههایی از جنس روزگاران مختلف و ساخته و... more
آقا بودوقک، پسربازيگوش، روزی در منقار يك پليكان به شهر موسيقی می رود. او در سالن كنسرت آن شهر همراه... more
در يک سرزمين دور شاهی زندگي میكرد كه بايد هر روز لباسی نو برايش مي دوختند تا اينكه....ديگر لباسی در... more
هارك پير جنگلبان است. همه عمر او در طبيعت و در كنار پرندگان گذشته؛حالا مرگ از راه رسيده. ولي او... more
كلوتيلد يك گوسفنده كه يك آرزو بيشتر نداره: سرآشپز شدن. چطوری؟ داستان رو دنبال كنيد.
گردآفرید که وارد جبهه جنگ شد، نیروهای ایرانی جان تازه ای گرفتند ، جنگ دوباره بالا گرفت. گردآفرید می جنگید... more
مردی شیپورزن بود، آقای شیپورچی تو میدون مشق، شیپور ایست خبر دار می زد اما شبا توی خونه اش واسه... more
پينوكيو داستان زندگي پسری است كه در يك كارگاه نجاری و از تكهای چوب ساخته شد. سازنده او نجار پیری... more
سیاوش فرزند کیکاووس شاه بود و پرورده رستم دستان.او علاوه بر داشتن همه مهارت ها، بسیار هم زیبا بود و... more
سام نریمان، حاکم زابلستان، پهلوانی پرآوازه و دلاور بود. او در زندگی همه چیز داشت الا فرزند، تا عاقبت روزی... more
گوزل و ساروان عاشق هم شدن، عروسی کردن ، بعد هم صاحب دختری شدن به نام سارا. اونها خوشبخت می... more